loading...
parisiha
SAJJAD بازدید : 72 سه شنبه 10 تیر 1393 نظرات (0)


گفتمش نقاش را نقشی بکش از زندگی

با قلم نقش حبابی بر لب دريا کشيد

گفتمش چون مي کشی تصوير مردان خدا

تک درختی در بيابان يکه و تنها کشيد

گفتمش راهی بکش کان ره رساند مقصدم

راه عشق و عاشقی و مستی و نجوا کشيد ...




مــــرد هر چقـــــــــــدرم که مغرور بــاشه ...

خشن و محکـــــــــــم و سخت باشه ...

وقتی که در منجـــــــــــلاب سختے ها فـــــــــــرو میره ،

انگار که فقط یه زن میتونـــه با نوازش و صدای گــــــرمش

حتے با عطـــــــــــر بدنش به آن مرد آرامش را ببخـشــــــــــه ....






تنهــایـم ...

اما دلتنگ آغــوشی نیستــم

خستــه ام ...

ولـی به تکیـه گـاه نمـی اندیشــم

چشــم هـایـم تـر هستنــد و قــرمــز

ولــی رازی نـدارم

چــون مدتهــاست دیگــر

کسی را "خیلــی" دوست ندارم


 

نگاهت هر قدر هم که دور باشد ، آرامم میکند . . .

و آوای آمدنت را در گوشم زمزمه . . .

چقدر رسیدنت را دوست دارم . . .

آغوشم در ازدحامِ سرمای تنهایی . . .

تنها برای ” تــــــو ” ، هنوز گرم است

 

 

فکر نبودنت دیوانه ام میکند ...

آخ اگر باشی ...

برایت دیوانگی را تمام خواهم کرد ...!

 

 

دو چشم آبی ات را میپرستم / لبان عنابی ات را میپرستم

برای من تو بی تابی مکن یار / که من شادابی ات را میپرستم…

 

 

شعر قافیه نمی خواهد

سطر به سطر آغوشم را ردیف کرده ام ،

تو فقط بیا...

 

در دادگاه عشق ، قسمم قلبم بود، وكيلم دلم بود

و حضار جمعي از عاشقان و دلسوختگان

قاضي نامم را بلند خواند و گناهم را دوست داشتن

تو اعلام كرد پس محكوم شدم به تنهايي و مرگ

كنار چوبه ي دار از من خواستند تا آخرين خواسته ام را بگويم

و من گفتم به تو بگويند:


دوستت دارم

 

 

 

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
با سلام خدمت دوستان عزیز امیدوارم از مطالب وبلاگم لذت برده باشید .
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 10
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 7
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 6
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 8
  • بازدید ماه : 6
  • بازدید سال : 44
  • بازدید کلی : 1,893